درود : واژگان به توجّه به چگونگی کاربرد و تحوّل معنایی و همچنین تحت تأثیر قرار گرفتن شراط سیاسی، فرهنگی و… به چند دسته تقسیم میشوند؟ برای هر یک چند مثال بزنید.
پاسخ کاربر :
در طول تاریخ زبان فارسی، بعضی کلمات(به دلایل سیاسی، فرهنگی و…) دچار تغییر معنایی شده اند و بعضی از آن ها همچنان بدون هیچ تغییر معنایی به زندگی خود ادامه می دهند. انواع آن ها را می توان در پنج گروه زیر معرّفی کرد.
- کلماتی که با همان معنای قدیم به زندگی خود ادامه داده اند؛ مانند:
کینه _ فرزند _ نیرنگ _ دشمن
- کلماتی که به دلایل مختلف( سیاسی، فرهنگی، مذهبی و…) از زبان فارسی حذف شدهاند و دیگر کاربردی ندارند؛ مانند:
گَو(پهلوان)، سترگ(بزرگ)، مهتر(بزرگتر)، دُژَم(خشم)، پایمردی(میانجیگری)، خَدیو(پادشاه)، غَو(بانگ)، نوَند(اسب تندرو)، دِرای(پتک آهنگران)، زال(پیرزن)، قوس قُزَح(رنگین کمان)، آزفنداک (رنگین کمان)، سپَردن(سپری کردن)
- بعضی کلمات هنوز کاربرد دارند، امّا معنای پیشین خود را از دست دادهاند و با معنی جدید زندگی می کنند؛ مانند:
کثیف(قدیم: فشرده / امروزه: آلوده)، سوگند( قدیم: خوردن آب آمیخته با گوگرد بوده / امروزه: قسم خوردن)، سفینه(قدیم: کشتی / امروزه: سفینه، فضانورد)
- بعضی نیز هم معنی قدیم را حفظ کردهاند و هم معنی جدید پذیرفته اند؛ مانند:
فرمان (معنی جدید: فرمان ماشین) / نسخه (معنی جدید: نسخه پزشک) / کلید (معنی جدید: کلید نرم افزار)
- کلماتی که در گذشته دارای دو معنی بوده اند، امّا با گذر زمان تنها یکی از معناهای خود را حفظ کرده اند؛ مانند:
تیغ (وسیلۀ پیرایش ، شمشیر) / اندیشیدن (فکر کردن، ترسیدن و اظطراب و اندوه) / کشتن (به قتل رسانیدن ، خاموش کردن) / دلیر (شجاع، گستاخ) / دستور(اجازه، فرمان) / سهم (بهره ، ترس) / محضر (محل حضور ، دفتر ثبت اسناد، گواهی نامه)