درود : فعلها با توجّه به ساختمان و شکل ظاهری به چند دسته تقسیم میشوند؟
پاسخ کاربر :
به چار سدتۀ ساده، پیشوندی، مرکّب و پیشوندی-مرکّب تقسیم میشوند.
درود : فعل ساده چه فعلی است؟ برای آن مثال بزنید.
فعل ساده: فعلی است که بن آن دارای یک جزء باشد.
میرود ///// بن مضارع: رو / برده بودم بن مضارع: بر / خورده باشم بن مضارع: خور / خواهد آمد بن مضارع: آ
درود : فعل پیشوندی چه فعلی است؟ برای آن مثال بزنید.
فعل پیشوندی: فعلی که بن آن دارای یک جزء معنیدار و یکی جزء بیمعنی باشد.
برگشت ///// بن مضارع: برگرد / بازنشست بن مضارع: بازنشین / درآمد بن مضارع: درآ
درود : فعل مرکّب چه فعلی است؟ برای آن مثال بزنید.
فعل مرکّب: فعلی که بن آن از دارای دو جزء معنیدار باشد.
کار کرد ///// بن ماضی: کارکرد / پارک کردن بن ماضی: پارک کرد / دعوا کردن بن ماضی: دعوا کرد
فعل پیشونی-مرکّب چه فعلی است؟ برای آن مثال بزنید.
- فعل پیشوندی ـ مرکّب: فعلی که از دو بن و یک جزء بیمعنی باشد.
برگشت خوردن بن ماضی: برگشت خورد / برداشته شدن بن مضارع: برداشته شود
درود : نمونهای از بررسی ساختمان فعلها را لطفا بنویسید :
مصدر | بن ماضی | بن مضارع | نمونۀ فعل | بن ماضی | بن مضارع |
گشادن | گشود | گشا | شنیدن | شنید | شنو |
مردن | مرد | میر | ماندن | ماند | مان |
آوردن | آورد | آر | رفتن | رفت | رو |
گذاشتن | گذاشت | گذار | افتادن | افتاد | اُفت |
گزاردن | گزارد | گزار | خواندن | خواند | خوان |
بستن | بست | بند | دانستن | دانست | دان |
بردن | برد | بر | گفتن | گفت | گو |
سپردن | سپرد | سپار | فشردن | فشرد | فشار |
آرمیدن | آرمید | آرام | گذشتن | گذشت | گذر |
دادن | داد | ده | رُفتن | رُفت | روب |
درود : نمونهای از بررسی ساختمان فعلها را لطفا بنویسید
نمونه | نوع فعل | گذرا و ناگذر | بن ماضی | بن مضارع |
گذشت | ماضی ساده | گذرا به مفعول | گذشت | گذر |
ببازم | مضارع التزامی | گذارا به مفعول | باخت | باز |
خواهد آمد | آینده | ناگذر | آمد | آ |
کاشته باشم | ماضی التزامی | گذرا به مفعول | کاشت | کار |
میگردید | ماضی استمراری | گذرا به مسند | گشت | گردید |
گنجیده است | ماضی نقلی | گذرا به متمّم | رنجید | گُنج |
میشنود | مضارع اخباری | گذرا به مفعول | شنید | شنو |
داشت میشد | ماضی مستمر | گذرا به مسند | می شد | شو |
دارم میرنجم | مضارع مستمر | گذرا به متمّم | رنجید | رنج |
نشسته بود | ماضی بعید | ناگذر | نشست | نشین |
بخوان | امر | گذرا به مفعول | خواند | خوان |
نترس | نهی | گذرا به متمّم | ترسید | ترس |